[ad_1]
به نظر میرسد که «دزدان دریایی کارائیب ۶» (Pirates of the Caribbean 6) به زودی بدون جانی دپ شروع به کار خواهد کرد، اما این فیلم بدون کمک کاپیتان جک اسپاروی قدیمی ما خیلی چیزها کم دارد!
خبرها حاکی از آن است که فرنچایز دزدان دریایی کارائیب بدون حضور جانی دپ به کارش ادامه خواهد داد، اما هیچ راهی وجود ندارد که این سری فیلم بدون کمک بازیگر و کاراکتر برجستهاش بتواند کار کند و یا حتی نتیجهی مطلوبی بگیرد. از همان ابتدا که این مجموعه در سال ۲۰۰۳ به کارگردانی گور وربینسکی با نام «نفرین مروارید سیاه» (The Curse of the Black Pearl) آغاز شد، فرنچایز دزدان دریایی کارائیب حول محور بازی دپ در نقش کاپیتان ضد قهرمانان، جک اسپارو میچرخید.
به دلیل ادامهی نبرد قانونی این بازیگر علیه همسر سابق خود، امبر هرد، دپ پس از حضور در دو قسمت اول فیلمهای «جانوران شگفتانگیز» (Fantastic Beasts) از حضور در قسمت آینده کنارهگیری کرده است. به نظر میرسد که او قرار است به دلایل شخصی در «دزدان دریایی کارائیب ۶» حضور پیدا نکند و اگرچه این موضوع قابل درک است، اما تهیه کنندگان این فرنچایز برای یافتن جایگزین مناسب دپ درگیر تلاشی مضاعف خواهند بود.
بدون جانی دپ در نقش جک اسپارو، ادامهی کار فرنچایز دزدان دریایی کارائیب احتمالا دشوار خواهد بود، زیرا دپ از زمان پخش قسمت اول فیلم، از نظر سبک، روند و داستان در موفقیت آن نقش اساسی داشته. بعید است که دپ به این نقش بازگردد، اما به همان اندازه بعید است که دزدان دریایی کارائیب در غیاب او بتواند هویت جدیدی پیدا کند. زیرا دپ شخصیتی منحصر به فرد ایجاد کرده است که تقلید از آن دشوار است و این شخصیت در شکل دادن داستانهای متنوع و جذاب قسمتهای دیگرش بسیار موثر واقع شده.
جانی دپ باعث شکل گرفتن فرنچایزها شد
وقتی اولین بار نفرین مروارید سیاه منتشر شد، انتظار ایجاد فرنچایز دزدان دریایی کارائیب وجود نداشت. دیزنی از همان اوایل مخالف تصویب دپ برای بازی در نقش جک اسپارو به عنوان یک بیخانمان و دائمالخمر بود. اما چه کسی میتوانست بهتر از جانی دپ برای این کاراکتر انتخاب شود؟ از این رو دپ به عنوان برجستهترین بازیگر بین عوامل دیگر این فیلم شناخته شد. به همان اندازه که جفری راش در فیلم نفرین مروارید سیاه خوب است، این بیخانمانی و شیطنت افراطی کاراکتر اسپارو است که به این فرنچایز در مقایسه با محصولات مشابه دیزنی سال ۱۹۹۳ یعنی «سه تفنگدار» (The Three Musketeers) یا «مومیایی» (The Mummy) برتری میبخشد. در حالی که دنبالههای دزدان دریایی کارائیب هرگز نمیتوانستند جذابیت سادهی قسمت اول را داشته باشند، با این وجود عملکرد دپ زمینهساز فیلمهای بعدی شد.
فیلم دوم، «صندوقچهی مرد مرده» (Dead Man’s Chest)، به دلیل فرم سبکتر، کارتونیتر و سکانسهای اکشن بیش از حد مسخره مورد انتقاد قرار گرفت، اما این مشکلات ریشه در انتخاب کاراکتر دپ و حرکات آزادانه و بداههی او دارد. اگرچه این فیلمها نتوانستند با سبک بازیگری دپ مطابقت داشته باشند، اما هنوز هم تلاش میشود تا علاوه بر تمرکز کمتر بر جک اسپارو، در فرم فیلمها برای کمتر جلوه دادن جذابیت ناخوشایند و شیطانی او تغییراتی اعمال شود. این موضوعی است که در قسمت پنجم این سری فیلمها، یعنی «مردگان حکایت نمیکنند» (Dead Men Say No Tales) به وضوح دیده میشود، سکانس شروع آن که بر ضدقهرمانی دپ متمرکز شده بود، در ادامه شاهد این بودیم که بخشهای فیلم بین ویل ترنر، الیزابت سوان و جک اسپارو تقسیم شد.
جک اسپارو دنبالهها را به دوش کشید
فیلمهایی که هرگز با کاراکتر دپ تطابق ندارند، حتی بدترین قسمتهای «دزدان دریایی کارائیب» نیز نشان از قرار دادن بازیگر در صدر و مرکز فیلم دارد. او تنها گزینهی نجات انتقادهای منفی «سوار بر امواج ناشناخته» (On Stranger Tides) در سال ۲۰۱۱ است، جایی که عدم حضور بلوم و نایتلی ثابت میکند که علیرغم قدرت دپ به عنوان ستارهی بیبدیل، حضور یک بازیگر جذاب به عنوان شخصیت فرعی لازم بود. تلاشهای ناموفق این بازیگر برای بازآفرینی جادوی جک اسپارو در فیلمهایی مانند «رنجر تنها» (The Lone Ranger) و «موردکای» (Mordecai) اثبات میکند که فرمول دزدان دریایی کارائیب اشتباه نیست، اما عدم علاقهی طرفداران به قهرمان بودن کایا اسکودلاریو برای قسمت «مردگان حکایت نمیکنند» و سم کلافین برای قسمت «عجیبتر از داستان» (On Tranger Stranger Tem) نشان میدهد که عملکرد دپ در جذابیت سریال نقش اساسی دارد.
در حالی که فیلمهای بعدی دزدان دریایی کارائیب، در تلاش برای ایجاد کاراکترهای با نفوذ دیگر در اطراف جک اسپارو از افسانههای دریایی واقعی استفاده کردند، این تلاشها خیلی کم و خیلی دیر بود، و اکنون کار احمقانهای است که سعی کنند فرمول کلی فیلم را بعد از پنج قسمت تغییر دهند. در قسمت «پایان جهان» (At World’s End) 9 لرد دزد دریایی و انواع مختلفی افسانه معرفی شد، اما ۱۰ دقیقه از زمان اجرای آن به تعامل جک با خودش در برزخ اختصاص داشت در حالی که ده نفر دیگر برای تعامل با او و البته با حضور کیت ریچاردز به عنوان پدرش در صف انتظار بودند. این اسطورهها هرگز سرزنش نشدند زیرا این سریال هرگز از جك اسپارو فاصله نگرفت و به همین ترتیب، هر نوع راهاندازی مجدد بدون حضور او با یك تغییر در هستهی اصلی روبرو خواهد شد.
دزدان دریایی کارائیب به اندازهی کافی افسانه ندارد
در حالی که غیبت دپ در شروع مجدد دزدان دریایی کارائیب به تهیه کنندگان فرصت میدهد تا بیشتر در گسترش داستانهای خود غرق شوند، اما واقعیت این است که این فرنچایزها افسانه یا داستان خاصی ندارند که بخواهیم در مورد آن بحث کنیم. شخصیتهای منفی ایان مکشین و خاویر باردم، به ترتیب از «سوار بر امواج ناشناخته» و «مردگان حکایت نمیکنند»، میتوانند گزینههای جالبی برای این فرنچایز باشند، اما هر دو فقط در تعامل با جک اسپارو جواب میدهند و به همین ترتیب، دشمنیهای جذاب در مقابل اسپارو است که باعث دیده شدنشان میشود. از آنجایی که باربوسا دیگر نمیتواند زنده شود، این فقط کیرا نایتلی و اورلاندو بلوم را برای ادامهی این فرنچایز باقی میگذارد. باز هم در حالی که این زوج ترکیب خوبی با هم دارند، اما داستان عاشقانهی آنها بدون حضور جک اسپارو برای کم کردن بار دراماتیک فیلم جذابیت چندانی ندارد، به ویژه هنگامی که سری فیلمهای دزدان دریایی کارائیب نه تنها یک، بلکه دو پایان جذاب به آنها داده است.
باز هم، این مجموعه میتواند قسمت جدید را تنها برای فروش بسازد و نه تنها برای دپ، بلکه همهی بازیگران و شخصیتهای پشتیبان جایگزین انتخاب کند. با این حال بعید به نظر میرسد که این رویکرد مخاطبان را به خود جلب کند زیرا این به معنای کنار گذاشتن شخصیتهای فرعی مانند تیا دالما در نقش کالیپسو و بیل نای در نقش دیوی جونز است که اگرچه نمیتوانستند یک قسمت کامل را به عنوان شخصیت شرور به خود اختصاص دهند اما فضای بیشتری برای مانور داشتند. بسیاری از این چهرهها در بخشی از داستان قرار دارند که بسیار جالب هستند و نمیتوانند به طور کامل از بین بروند، اما به اندازهی کافی برای به دوش کشیدن بار یک فیلم بدون دپ مناسب نیستند. این امر به نوبهی خود سازندگان فرنچایز را در موقعیت سختی قرار میدهد که برای ساخت یک قسمت بدون حضور مهرهی اصلی تلاش بیشتری به کار گیرند، به این معنی که باید اجازه داده شود فرنچایز دزدان دریایی کارائیب بدون جانی دپ پایان یابد. به عنوان قلب این مجموعه، به سختی میتوان یک فیلم دزدان دریایی کارائیب را بدون جانی دپ تصور کرد و در نتیجه، زمان آن است که این سری فیلم به جای تلاش به منظور یافتن جایگزین برای قهرمان افسارگسیختهی خود، به فکر یک پایان خوب باشد.
منبع: Screenrant
[ad_2]
Source link